جدول جو
جدول جو

معنی پس کوچه - جستجوی لغت در جدول جو

پس کوچه
کوچۀ کوچک، کوچۀ بن بست
تصویری از پس کوچه
تصویر پس کوچه
فرهنگ فارسی عمید
پس کوچه
(پَ چَ / چِ)
کوچۀ کوچکتری که به کوچۀ دیگر پیوسته است
لغت نامه دهخدا
پس کوچه
کوچه بن بست
تصویری از پس کوچه
تصویر پس کوچه
فرهنگ لغت هوشیار
پس کوچه
((~. چِ))
کوچه فرعی
تصویری از پس کوچه
تصویر پس کوچه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوچه پس کوچه
تصویر کوچه پس کوچه
کوچه های تنگ یکی پس از دیگری، کوچۀ باریک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پس کوهه
تصویر پس کوهه
عقب زین اسب
فرهنگ فارسی عمید
(یَ / یِ چَ / چِ)
آن مقدار راه که مسافت یک کوچه داشته باشد. (آنندراج). مسافتی معادل درازای یک کوچه:
با عقل گشتم یک سفر یک کوچه راه از بی کسی
شد ریشه ریشه دامنم از خار استدلالها.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(پَ سِ)
نام یکی از دیه های ناحیۀ سراوان بلوچستان. (جغرافیای سیاسی ایران کیهان). و آن در مغرب دزک مکران واقع است. و نام شعبه ای است از طائفۀ ناحیۀ سراوان از طوایف کرمان و بلوچستان، مرکب از پانصد خانوار
لغت نامه دهخدا
(پَ هََ / هَِ)
عقب زین. قسمت خلفی زین. آخرۀ سرج. مؤخره. (مقابل قربوس. پیش کوهه). قیقب.
- پسکوهۀپالان، عقب پالان. آخرهالرحل
لغت نامه دهخدا
(پَ هََ)
نام دهی است در حومه شیراز و در سه فرسنگ و نیمی میانۀ شمال و مغرب شیراز واقع است. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پس کوهه
تصویر پس کوهه
عقب زین اسب
فرهنگ لغت هوشیار
کوچه های پیاپی و متوالی: قدم زدن با یک زن بیگانه در کوچه پس کوچه های شهر البته کاری نبود که بی ترس و تشویش انجام یابد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس کوهه
تصویر پس کوهه
قسمت عقب زین، مؤخر، قیقب، مقابل پیشکوهه، قربوس
فرهنگ فارسی معین
علف زاری که قبلا گوسفند چریده باشد و پس از رویش دوباره، مجددا
فرهنگ گویش مازندرانی
پوشاکی که خانواده ی عروس پس از شیرینی خواران به خانواده
فرهنگ گویش مازندرانی
سنجد
فرهنگ گویش مازندرانی
خلط بینی، تفاله ی چای
فرهنگ گویش مازندرانی